فناوری

پینترست، کلکسیونی از شاهکارهای عکاسی

اما اینستاگرام تنها شبکه اجتماعی تصویر محور نیست. پلتفرمی به نام پینترست دقیقا از مجموعه‌ای از تصاویر تشکیل شده است که شاید حتی از عکس‌های منتشرشده در اینستاگرام زیباتر باشند. چرا؟

چون اینستاگرام کاربر را ترغیب می‌کند عکس‌های متعلق به خود را پست کند و این واقعیت تلخی است که تمام کاربران این شبکه محبوب اجتماعی، برخلاف آنچه خودشان فکر می‌کنند، مهارت زیادی در عکاسی ندارند؛ به همین خاطر، احتمال اینکه در اینستاگرام با انواع عکس‌های شخصی بی‌کیفیت و عاری از هرگونه اصل زیبایی‌شناختی روبه‌رو شوید، زیاد است.

پینترست جایی برای کشف و جمع‌آوری ایده‌های خلاقانه است

اما رسالت پینترست متفاوت است. این شبکه اجتماعی به جای ترغیب کاربر به اشتراک‌گذاری شاهکارهای عکاسی خود، به او فضایی می‌دهد تا شاهکارهای دیگران را مطابق با سلیقه و علایق خود جمع‌آوری کند؛ مثل کلکسیونی از ایده‌های خلاقانه و جذاب.

پینترست برای افرادی که عاشق ایده و خلاقیت یا دنبال اینفوگرافیک و آموزش‌های کاربردی‌ هستند، ایده‌آل است. در پینترست می‌توانید مثل اینستاگرام چندین هزار فالوور داشته باشید و حتی برای کسب‌و‌کار خود تبلیغ کنید. و راستی، در پینترست خبری از سلبریتی‌ها و حکمروایی مطلق آن‌ها نیست که به کاربران عادی مجال ابراز وجود نمی‌دهند.

اینجا هرکسی برای موفقیت و دیده شدن از شانس یکسانی برخوردار است؛ شاید به این خاطر که در پینترست این شما نیستید که دیده می‌شوید، بلکه علایق شما است که دیده می‌شود. و هرچه در جمع‌آوری تصاویر منظم‌تر و خوش‌سلیقه‌تر باشید، تعامل کاربران دیگر با مجموعه عکس‌های شما بیشتر می‌شود. در واقع می‌توان گفت پینترست جای افراد خوش‌سلیقه است.

اگر کنجکاوید بدانید پینترست دقیقا چیست، نحوه کار با آن چطور است و چه مزیت‌هایی نسبت به اینستاگرام دارد، با این مقاله همراه شوید.

پینترست چیست

پینترست Pinterest یک شبکه اجتماعی است که به کاربران امکان می‌دهد تصاویر یا ویدیوهای مورد علاقه خود را (معروف به «Pin» یا همان «پونز») در فضاهای مجزا و منظمی موسوم به «Board» یا «تخته» که در واقع کلکسیونی از پین‌های مرتبط هستند، به اشتراک بگذارند. این پین‌ها در اکثر مواقع از وب‌سایت‌های مختلف جمع‌آوری می‌شود و کمتر پیش می‌آید کاربر عکس متعلق به خود را در این پلتفرم به اشتراک بگذارد.

شباهت پینترست با اینستاگرام و تفاوت آن با شبکه‌های اجتماعی دیگر نظیر توییتر و فیسبوک در تمرکز آن بر تصاویر است. به عبارت دیگر، اگر پست شما تصویر یا ویديو به همراه نداشته باشد، نمی‌توانید آن را در پینترست به اشتراک بگذارید؛ و اگر مطلبی در اینترنت نظر شما را جلب کرد و خواستید آن را در پینترست پین کنید، این مطلب با تصویر آن پین می‌شود و کاربران برای خواندن آن باید روی عکس یا لینک کلیک کنند تا به صفحه اصلی منتقل شوند.

پینترست جایی برای ترویج و کشف سبک زندگی است. کاربران پینترست از این شبکه اجتماعی به عنوان پلتفرمی برای اشتراک‌گذاری علایق خود، ایده‌پردازی و کشف و جمع‌آوری تصاویری که با سلیقه آن‌ها همخوانی دارد، استفاده می‌کنند. مثلا می‌توانید ایده‌های مربوط به دکوراسیون خانه، مد و لباس، دستور پخت غذا و دسرهای هیجان‌انگیز یا جملات انگیزشی مورد علاقه خود را در پینترست پیدا کرده و بعد در بردهای مرتبط پین کنید تا کلکسیونی از آن‌ها را در پروفایل خود داشته باشید.

پینترست هم مانند سایر رسانه‌های اجتماعی، واژگان مخصوص به خود را دارد:‌

پین Pin: هر عکس یا ویدیویی که در پینترست به اشتراک می‌گذارید.

ری‌پین Repin: وقتی پین‌های کاربران دیگر را در پروفایل خود به اشتراک می‌گذارید.

برد Board: فضایی که پین‌های مرتبط در آن قرار دارند و شبیه تخته‌ای است که روی آن عکس چسبانده شده باشد.

لنز Lens: قابلیتی در اپلیکیشن موبایل به شکل آیکون دوربین است و می‌توان با آن از هر چیزی عکس گرفت تا پینترست به شما پین‌های مشابه کاربران دیگر را نشان دهد.

در پینترست می‌توانید محتوای وب‌سایت‌های دیگر یا عکس‌های گالری خود را به اشتراک بگذارید. هنگام گشت‌وگذار در اینترنت، هرجا با دکمه Pin It مواجه شدید، می‌توانید با کلیک بر آن، محتوای مورد علاقه خود را مستقیما در برد مورد نظر خود در پروفایل پینترست ذخیره کنید. حتی می‌توانید پین‌های خود را در توییتر و فیسبوک به اشتراک بگذارید.

به‌طور کلی، هدف پینترست این است تا «تمام افراد جهان را از طریق چیزهایی که برایشان جالب است، در ارتباط با یکدیگر قرار دهد.»

داستان پیدایش پینترست

داستان پیدایش پینترست با سه جوان آمریکایی به نام بن زیلبرمان، ایوان شارپ و پال سیارا شروع شد که به دنبال توسعه محصولی بودند که برای همه مفید باشد، نه فقط افرادی که از تکنولوژی سر درمی‌آوردند. این سه نفر می‌خواستند محصولی جدید، اورجینال و در عین حال آشنا تولید کنند؛ چیزی که کاربران بتوانند سریع با آن ارتباط برقرار کنند، حتی اگر تا به حال چیزی درباره‌اش نشنیده بودند. این محصول پینترست بود.

اما زیلبرمان پیش از رسیدن به ایده توسعه پینترست، محصول دیگری به نام Tote را اوایل سال ۲۰۰۹ عرضه کرد که کاربران می‌توانستند از ۳۰ فروشگاه موجود در این اپلیکیشن، قیمت لباس و اجناس دیگر را با یکدیگر مقایسه کنند، محصولات مورد علاقه خود را در پروفایل ذخیره کنند و هر زمان این محصولات شامل تخفیف شد، با نوتیفیکیشن باخبر شوند.

 

اپلیکیشن Tote اگرچه در رسیدن به اهدافش شکست خورد؛ اما برای زیلبرمان سکوی پرتابی شد تا ایده توسعه پینترست به ذهنش خطور کند.

زمانی که زیلبرمان و سیارا در حال آنالیز داده کاربران Tote بودند، متوجه شدند کاربران به جز جستجو و ذخیره محصولاتی که به دنبال آن بودند، محصولات جدیدی نیز پیدا می‌کردند و تصاویر آن‌ها را برای خودشان می‌فرستادند. این رفتار کاربر، ایده توسعه محصول جدیدی را به آن‌ها داد که بر پایه جمع‌آوری کلکسیون مجازی بود.

نمونه اولیه این محصول جدید تا پاییز ۲۰۰۹ تقریبا به اتمام رسیده بود. زیلبرمان در سفری که به نیویورک داشت، با ایوان شارپ دیدن کرد که پیش از ملحق شدن به تیم توسعه پینترست، به عنوان طراح محصول در فیسبوک کار می‌کرد. نفوذ شارپ برای پا گرفتن این محصول تازه بسیار حیاتی بود. او نه‌تنها کدنویسی بخش عمده وب‌سایت را انجام داد، بلکه طراحی شبکه‌ای (grid) که پینترست همچنان از آن استفاده می‌کند نیز ایده او بود.

اسم این محصول هم ایده دوست‌دختر زیلبرمان بود که از کلمه پین Pin به معنی پونز و اینترست interest به معنی علاقه تشکیل شده است.

مفهوم کلکسیون از همان ابتدا در پینترست لحاظ شده بود. خود زیلبرمان هم در جوانی عادت داشت کلکسیون بزرگی از پروانه جمع کند که به شوخی از آن به عنوان اولین نسخه پینترست یاد می‌کند.

زمانی که نسخه بتا پینترست در سال ۲۰۰۹ عرضه شد، فیسبوک بیش از ۳۰۰ میلیون کاربر فعال ماهانه و توییتر تقریبا ۲۰ میلیون کاربر داشت؛ با این حال، پینترست در بین این شبکه‌های اجتماعی منحصر‌به‌فرد است. اگر تأکید فیسبوک و توییتر بر اشتراک‌گذاری اتفاقات روزمره است، پینترست در مقابل بر اشتراک‌گذاری علایق تأکید داشت و به همین خاطر توانست بین غول‌های شبکه‌های اجتماعی جایی برای خود باز کند.

۹ ماه بعد از عرضه عمومی نسخه بتا، وب‌سایت پینترست کمتر از ۱۰ هزار کاربر داشت. زیلبرمان با نیمی از این کاربران تماس گرفت و حتی شماره تلفن شخصی خود را به آن‌ها داد و از آن‌ها خواست هر زمانی که خواستند، با او تماس بگیرند.

پینترست اولین رشد بزرگ خود را بعد از عرضه اپلیکیشن مخصوص آیفون در مارس ۲۰۱۱ (۱۳۹۰) تجربه کرد. دومین رشد بزرگ این پلتفرم چند ماه بعد اتفاق افتاد؛ وقتی مجله تایم از پینترست به عنوان یکی از «۵۰ وب سایت برتر» یاد کرد. تا پایان سال ۲۰۱۱، پینترست یکی از ده سرویس بزرگ رسانه اجتماعی بود و هر هفته بیش از ۱۱ میلیون بازدیدکننده جدید را به وب‌سایت خود جذب می‌کرد. این رشد چشمگیر باعث شد وب‌سایت فناوری تِک‌کرانچ، پینترست را بهترین استارتاپ جدید سال ۲۰۱۱ بنامد.

پینترست با تمرکز بر کاربرانی که از قبل داشت و نه کاربرانی که فکر می‌کرد باید داشته باشد، توانست در عرض ده سال به کسب‌وکاری ۱۵ میلیارد دلاری تبدیل شود. پینترست اولین محصول آنلاین بود که از نحوه تعامل افراد در دنیای واقعی برای سروسامان دادن به زندگی دیجیتالی آن‌ها استفاده کرد. حالا ارزش مؤسس آن، بن زیلبرمان، طبق گزارش فوربز نزدیک به ۳٫۴ میلیارد دلار تخمین زده شده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا